نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

بسمه تعالي

و اما السكوت فان اعتمده الزم الجواب فان عاند حبس حتی یبین و قیل یجیر حتی یجیب و قیل یقول الحاكم اما اجبت والا جعلتك ناكلا و رددت الیمین علی المدعی فان اصر رد الحاكم الیمین علی المدعی یعنی و اما سكوت (مدعی علیه) پس اگر عمدی باشد حاكم او را ملزم به پاسخ می كند در این صورت اگر مدعی علیه بر عناد خودش باقی باشد او را حبس می كند تا مطلب آشكار شود و گفته شده كه حاكم او را مجبور به جواب می نماید و نیز گفته شده كه حاكم به مدعی علیه باید بگوید یا پاسخ بده والا تو را ناكل پنداشته و یمین را به مدعی بر می گردانم پس در این حالت اگر باز هم بر سكوت خودش اصرار ورزید حاكم یمین را به مدعی برمی گرداند مرحوم شهید در لمعه كتاب القضأ ص 285 چنین می فرماید...و اما السكوت فان كان لافة من طرش او خرس توصل الحاكم الی معرفة الجواب بلاشارة المفیدة للیقین و لو بمتر جمین عدلین و ان كان السكوت عنادا حبس حتی یجیب علی قول الشیخ فی النهایه لان الجواب حق واجب علیه فاذا امتنع منه حبس حتی یؤدیه او یحكم علیه بالنكول بعد عرض الجواب علیه بان یقول له ان اجبت و الا جعلتك ناكلا فان اصر حكم بنكوله...تقریبا نظر مرحوم شهید مانند سایر فقها در صورت عناد اجبار و حبس و پس از آن حكم به نكول می باشد اما مرحوم شیخ در خلاف نظر دیگری را بیان می فرماید...اذا ادعی علی غیره دعوی فسكت المدعی علیه او قال لااقر و لا انكر فان الامام یحبسه حتی یجیبه باقرار او بانكار و لایجعله ناكلا...دلیلنا ان الاصل برائة الذمه و رد الیمین فی هذا الموضع و جعله ناكلا یحتاج الی دلیل و لیس فی الشرع ما یدل علیه...آن مرحوم می فرماید...در صورت سكوت مدعی علیه یا اینكه بگوید اقرار نمیكنم و منكر هم نمی شوم در این حالت اما مدعی علیه را حبس می كند تا پاسخ به اقرار یا به انكار بدهد و حق ندارد او را ناكل بداند بعدا می فرماید دلیل ما این است كه اصل برائت ذمه است و رد یمین به مدعی در این حالت و ناكل پنداشتن او محتاج به دلیل است كه در شرع چنین دلیلی وجود ندارد.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 535
|
امتیاز مطلب : 96
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : 8 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

تشابهات‌ و تفاوتهاي‌ حقوق‌ جزايي ‌اسلامي‌ و غربي‌

 

چكيده‌:

به‌ طور كلي‌، عمر مطالعات‌ تطبيقي‌ در حوزة‌ نظامهاي‌ جزايي‌، از دو قرن‌ تجاوز نمي‌كند.آنچه‌ تا همين‌ دهه‌هاي‌ اخير در غرب‌ دربارة‌ حقوق‌اسلامي‌، به‌ عنوان‌ يكي‌ از نظامهاي‌ حقوقي‌دنيا وجود داشته‌، بررسيهاي‌ مقايسه‌اي‌ در حوزة‌ حقوق‌ مدني‌ اسلام‌ بوده‌ است‌.

تنها در اين‌اواخر، براي‌ غربي‌ها شناخت‌ نظام‌ جزايي‌ اسلامي‌ اهميت‌ بسياري‌ يافته‌ است‌.

نويسنده اين‌ مقاله‌، كه‌ يكي‌ از صاحبنظران‌ برجستة‌ حقوق‌ جزاي‌ آلمان‌ و اروپاست‌، و سالهارياست‌ مؤسسة‌ مطالعات‌ حقوق‌ جزاي‌ خارجي‌ و بين‌المللي‌ آلمان‌ را برعهده‌ داشته‌، در اين‌نگاشته‌ كوشيده‌ است‌ خطوط‌ اصلي‌ تشابه‌ و تفاوت‌ دو نظام‌ حقوق‌ جزاي‌ اسلامي‌ و غربي‌ را نشان‌دهد.

به‌ نظر وي‌، حقوق‌ جزاي‌ اسلامي‌ و غربي‌ در بخش‌ مجازاتها خطوط‌ پيوندي‌ اندكي‌ دارند، امادر حوزة‌ تعزيرات‌ و نيز مباحث‌ مسئوليت‌ كيفري‌، نه‌ تنها اين‌ دو نظام‌ به‌ هم‌ نزديك‌ مي‌شوند بلكه‌امكان‌ همساني‌ آنها نيز وجود دارد.

نويسنده‌ در پايان‌ نتيجه‌ مي‌گيرد كه‌ حقوق‌ جزاي‌ سنتي‌ اسلامي‌، به‌ يك‌ دورة‌ تاريخي‌ تعلق‌دارد و تا زماني‌ كه‌ مسلمانان‌ به‌ سنتهاي‌ خود ايمان‌ دارند، بايد حضور اين‌ نظام‌ را جدي‌ گرفت‌.

 

تعزيرات‌

امروزه‌ قلمرو حقوق‌ جزاي‌ تطبيقي‌، از حوزة‌ سنتي‌ نظام‌ حقوقي‌ اروپاي‌ غربي‌ و آمريكاي‌ شمالي‌فراتر رفته‌ است‌.

حقوق‌ جزاي‌ اسلامي‌، يكي‌ از اين‌ حوزه‌هاي‌ جديد مورد توجه‌ است‌.

هم‌ اينك‌حقوقدانان‌ بسياري‌ كم‌كم‌ در مغرب‌زمين‌ مي‌كوشند نظري‌ به‌ فرهنگهاي‌ حقوقي‌ ديگر از جمله‌حقوق‌اسلامي‌ نيز داشته‌ باشند.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 228
|
امتیاز مطلب : 108
|
تعداد امتیازدهندگان : 34
|
مجموع امتیاز : 34
تاریخ انتشار : 1 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

در زیر چند لغت می اید که بعضا در سوالات و بصورت کثیر به صور مختلف در ازمون متون حقوقی امده .این لغات با تعاریف حقوقی برای شما بسیار مفید است.


1-CIF=Cost Isurence and Freight
در این حالت از خریدار بایع هزینه حمل بیمه +ثمن بیع میگیرد و پس از ان ان مبیع یا کالا را تا مقصد فرد خریدار حمل می کند.

2-FOB=Free On Bord
یکی از مشهورترین لغات حقوق اقتصادی تجارت بین الملل و زیر شاخه های مدیریت وبازرگانی این کلمه معروف است.بدین معنا که بایع ثمن بیع را میگیرد و میگیرد و تا مقصد بر روی عرشه کشتی bordتحویل می دهد.در این نوع خرید وجه افتراقش با cifاین است که ملاحظه می شود بیمه و کرایه حمل بر عهده خود خریدار گذاشته اند.

3-C&F=Cost and Freight
در این مورد بایع ثمن مبیع را میگیرد ومضاف بر ان کرایه حمل ولکن در این حالت بیمه بر عهده خریدار است ودر بندر تحویل خریدار می دهد.

4-Avarieخسارت وتلف یا کمبود کالا هایی که بوسیله کشتی حمل می شود

Aggravation of punishmentتشدید مجازات
Appropiationتصاحب
Attestation/Confirmationتصدیق
Estate of a deceasedترکه
Dilverتسلیم و تحویل
Deilverringتحویل دادن
Distuctionمنتفی شدن قرار داد
Delayتاخیر
Failure to maintainترک نفقه
Fraud/swindingتدلیس جزایی
Fraud/Deception/misrepresentationتدلیس مدنی
Issuseصادر شده
Limited liability companyشرکت با مسوولیت محدود
General partneshipشرکت تضامنی
Producer cooperration comشرکت تعاونی
private joint stok comشرکت سهامی خاص
public joint stok comشرکت سهامی عام
Civil partnershipشرکت مدنی

/ا زالت الف مفتوحه/تهدید به ضرب وجرح کردن
assignment/اساین منت الف مفتوحه/واگذاری کردن انتقال
associated/ا سو کیت الف مانند اب کشیده و دال اخر محذوف می شود/در ارتباط بودن
assocation/ا سو کیشن الف بمانند بالا و کاف مکسور/سازمان نهاد ارگان
avoid/ ا وو ا ید /الف مکسور واو کشیده با الف ادغام شده /فسخ با طل اقاله اجتناب
bankrupt/بنک راپت/ب مفتوح /ورشکسته
bankruptcy/بنک راپ سی/حرف ادغام در حرف ت/ورشکستگی

basically/بی سی کالی/با مکسور/اولیه پایه نهادینه اساسی
beneficial/ب ن ف شی یال/ب ن ف مکسور /انتفاعی
bill of exchenge/ بیل اف اکس چنج/ هر سند عادی در حکم الزام اور تجاری -فته -برات
billateral contract/ بیل لی چرال کا نتر اکت یا کا نچراکت/ ateماقبل از حرف از بی صدا در زبان انگلیسی با تلفظ امریکایی صدای چ می دهد.مانند شورلت که چورولت هم خوانده می شود./معنی کلمه=قرار داد 2جانبه
bargain/بار گی ن/گاف مکسور است/معامله تهاتر داد وستد
bribery/ب رای ری/ب مکسور و با دوم حذف وادغام در را دوم/رشوه
binding/بین دینگ/ب ودال کشیده می شود/الزام
cheque/چک/همانطور که تلفظ می شود/چک
chose in possession/چوز این پوزیشن / s صدای zمی دهد/حقوق عینی
chose in action/چوز این اکشن/الف مفتوح است/حقوق دینی
conter claim/ کانتر ک لایم/ک مکسور است/دعوی متقابل
cover/کاور/ واو مکسوره/پوشانیدن در بر گرفتن شی یا موضوعی شامل حال شدن
conditional agreement/کان دی شی نال اگر ی منت /الف مفتوح/قرار داد مشروط
composition agreement/کامپوزی شن شین/ مکسور/قرارداد ارفاقی
commission/کا می شن/کمیسیون حق العمل کارمزد
express contract/اکس پرس کانچراکت/قرارداد صریح
executed contract/اکس کوو دت کانچراکت /دال مکسور/قرارداد عمل شده
executory cotract/اکس کوتری کانچراکت/قرار داد ایفا نشده
pre contract/پر کانچراکت /پ مکسور/قبل از قرارداد
insurance/ این شوو رنس /س شین کشیده را مکسور/بیمه 
 


:: بازدید از این مطلب : 168
|
امتیاز مطلب : 93
|
تعداد امتیازدهندگان : 31
|
مجموع امتیاز : 31
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

درس سي و يك
بررسي كلمه
1. زيان‌ديده (aggrieved): خسارت يا صدمه ديده؛ متضرر
الف. در صورت عدم ايفاي تعهد، زيان‌ديده مي‌تواند مدت زمان ديگري را براي ايفاي تعهد تجويز نمايد.
ب. طرف متضرر حق اجراي عين تعهد  را دارد.
ج. هر گونه عدم ايفاي تعهد، به طرف زيان‌ديده حق خسارت مي‌دهد.
2. محروم كردن، سلب كردن (deprive): گرفتن؛ مانع شدن از؛ ممانعت از تمتع يا استفاده از چيزي
الف. هيچ كس نبايد از حقوق مدني محروم شود.
ب. يك از عناصر مهم سرقت، قصد محروميت دايم مالك از مال است.
ج. براي {تحقق} ربودن بايد قصد وجود داشته باشد كه {اين قصد} بعنوان قصد محروم‌كردن دايم مالك از مالش تعريف مي‌شود.


3. مشخص كردن، تعيين كردن (determine): پي‌بردن يا تعيين كردن چيزي بطور دقيق و بدون ترديد؛ مشخص كردن
الف. طرفين در تعيين مفاد قرارداد آزاد هستند.
ب. طرفين مي‌توانند تعيين يك شرط را به بعد موكول كنند.
ج. طرفين مي‌توانند شيوه‌اي را براي تعيين قيمت مقرر نمايند.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 106
|
تعداد امتیازدهندگان : 35
|
مجموع امتیاز : 35
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

درس بيست و شش        Lessson Twenty-Six
بررسي كلمه
1. نماينده، وكيل (agent): كسي كه به نيابت از ديگري عمل مي‌كند.
الف. وكيل عام، شخصي كه مجاز است در تمام امور موكلش از يك نوع خاص، به جاي وي عمل كند.

ب. اگر وكيل نام موكل خود را به طرف معامله افشا كند، {در اين صورت} معمولا وكيل مسئول نخواهد بود.
ج. فقط يك وكيل واقعا مجاز، مي‌تواند براي موكل خود حقوق و تعهدات قانوني ايجاد كند.
2. معيوب (defective): عيب‌دار؛ داراي نقص؛ معيوب و ناقص.
الف. فروشنده نبايد كالاي معيوب تحويل دهد.
ب. عدم ايفا {ي تعهد} شامل ايفاي ناقص يا ايفاي ديرهنگام، {نيز} مي‌شود.
ج. اگر فروشنده‌اي كالاهاي معيوب تحويل دهد، {باعث} نقض قرارداد خواهد شد.
3. دكترين، نظريه (doctrine): يك تئوري، قاعده، يا اصل حقوقي.
الف. نظريات حقوقي معاصر بايد در دانشكده‌هاي حقوق تدريس شود.
ب. پيشرفت، بسياري از نظريات قديمي را منسوخ كرده است.
ج. طرف قرارداد مي‌تواند براي رهايي از تعهدات قراردادي‌ خود، به دكترين عدم امكان اجراي  قرارداد متوسل شود.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 144
|
امتیاز مطلب : 121
|
تعداد امتیازدهندگان : 39
|
مجموع امتیاز : 39
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

درس بيست و يك        Lesson Twenty-One
بررسي كلمه
1. الحاق (adhesion): حالت الحاق به چيزي؛ توافق به پيوستن؛ الحاق
الف. در قراردادهاي الحاقي مصرف كننده از شروط قطعي قرارداد بي‌اطلاع است.
ب. هيچ انتخاب واقعي در قبول يا رد شروط يك قرارداد الحاقي وجود ندارد.
ج. قراردادهاي داراي شكل استاندارد كه توسط طرف داراي قدرت چانه‌زني بيشتر تحميل مي‌شوند، قراردادهاي الحاقي ناميده مي‌شوند.
2. منعقد كردن، به نتيجه رسيدن (conclude): به توافق رسيدن؛ منعقد ساختن؛ توافقي را رسما و قطعا ترتيب دادن و تثبيت كردن.
الف. قرارداد زماني منعقد مي‌شود كه طرف ايجاب،  ايجاب را قبول نمايد.

ب. ايران با چين يك توافق تجاري جديد منعقد كرده است.
ج. معامله‌ي جديدي بين طرفين انجام شده است.
3. مصرف‌كننده (consumer): كسي كه از كالا يا خدمات استفاده مي‌كند.
الف. مصرف‌كنندگان تشويق به شكايت از كالاهاي معيوب مي‌شوند.
ب. ما براي بهبود كالاهايمان نياز به بازخورد بيشتري از سوي مصرف‌كنندگان داريم.
ج. مصرف‌كنندگان بايد توسط قانون حمايت شوند.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 248
|
امتیاز مطلب : 124
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

درس شانزده  Lesson Sixteen
بررسي كلمه
1. پذيرش، قبول (acceptance): عمل پذيرش؛ موافقت با شروط ايجاب
الف. اظهاراتي كه توسط طرف ايجاب  دال بر رضايت به يك ايجاب بعمل مي‌آيد، قبول نام دارد.
ب. قبول بايد راجع به همان شروط ايجاب باشد.
ج. قبول يك ايجاب براي انعقاد قرارداد بايد هنگامي صورت گيرد كه ايجاب همچنان داراي قوت است.
2. توافق (arrangement): موافقت؛ توافق يا سازگاري
الف. ما نمي‌توانيم در خصوص قيمت به توافق برسيم.
ب. {اصل} آزادي قرارداد بيان مي‌دارد كه طرفين مي‌توانند هر توافقي را كه تمايل دارند بعمل آورند.
ج. طرفين يك قرارداد مي‌توانند توافقات خود را تعيين نمايند.
3. معامله (bargain): معامله؛ قرارداد؛ داد و ستد الف. معامله، توافقي است بين طرفين كه مشخص مي‌سازد هر طرف در داد و ستد ميان خود چه چيز مي‌دهد و چه دريافت مي‌كند.
ب. ما از شما انتظار داريم به تعهدات خود در معامله عمل كنيد.
ج. وقتي معامله‌اي محقق شد، بايد به آن عمل شود.
4. تعهد (commitment): چيزي كه شخص قول به انجام آن مي‌دهد؛ قول و قرار؛ تعهد
الف. وقتي به لحاظ قانوني قراردادي وجود نداشته باشد، هيچ تعهد حقوقي الزام‌آوري بر طرفين قرار  ندارد.
ب. او يك تعهد قراردادي الزام‌آور بعمل آورده است.
ج. رييس جمهور تعهد كرده است كه آزادي را تامين و به بالاترين سطح خود برساند.
 

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 279
|
امتیاز مطلب : 125
|
تعداد امتیازدهندگان : 41
|
مجموع امتیاز : 41
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

درس يازده        Lesson Eleven
بررسي كلمه
1. قوه‌ي مجريه (executive): شعبه‌اي از دولت كه با لازم‌الاجرا ساختن تصميمات، قوانين و غيره در ارتباط است.
الف. كابينه، ركن اصلي قوه‌ي مجريه است.
ب. هيچ تفاوت مشخصي بين قوه‌ي مقننه و قوه‌ي مجريه در انگلستان وجود ندارد.
ج. تفكيك قوا مستلزم تفكيك قواي اجرايي، تقنيني، و قضايي حكومت مي‌باشد.
2. اجرا كردن (implement): به مرحله‌ي اجرا درآوردن؛ به انجام رساندن
الف. دولت جديد در حال اجراي برنامه‌ي اصلاحات است.
ب. قانون جديد عبور و مرور، به شدت به اجرا گذاشته خواهد شد.
ج. قانون به قوه‌ي مجريه انعطاف‌پذيري قابل توجهي در مورد چگونگي اجراي كامل آن {قوه} اعطا مي‌كند.


3. تفسير كردن (interpret): تشريح يا تببين معناي چيزي؛ تعيين معنا يا هدف چيزي
الف. دادگاه، سكوت او را بعنوان قبول تفسير نكرد.
ب. قرارداد بايد براساس قصد مشترك طرفين تفسير شود.
ج. واژگان و اصطلاحات بايد در پرتو كل قرارداد يا {در پرتو} اظهاراتي كه آن اصطلاحات در آنها به چشم مي‌خورد، تفسير گردند.
4. غيرمعتبر (invalid): تصديق نشده از لحاظ قانوني؛ رسما غير قابل پذيرش؛ نادرست؛ غيرمعتبر
الف. قرارداد فاقد اعتبار است هر چند كالاها تسليم شده باشد.
ب. ادعاي شما براي خسارات قراردادي پذيرفته نشده است زيرا قرارداد شما باطل بود.
ج. بسياري از قوانين بخاطر عدم تطابق با قانون اساسي، از سوي دادگاه بي‌اعتبار شناخته شد.
5. قضايي (judicial): مربوط به قضات و دادگاه‌ها
الف. اِعمال اقتدار قضايي به عهده‌ي قضات گذاشته مي‌شود.
ب. در نظام قضايي اغلب كشورها، يك ديوان عالي وجود دارد كه تصميماتش نهايي است.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 275
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

درس يك        Lesson One
بررسي كلمه
1. ويژگي، خصوصيت(characteristic): هر خصوصيت مميزه؛ ويژگي يا كيفيت خاص
الف. چه ويژگي‌هايي حقوق مدني را از حقوق عرفي (كامن‌لا) متمايز مي‌سازد؟
ب. جهاني‌سازي نبايد بعنوان ويژگيِ غالبِ نظامِ بين‌الملليِ فعلي، تلقي گردد.
ج. وكلاي انگليسي واجد برخي از خصوصيات وكلاي تحصيل‌كرده و وكلاي تجربي مي‌باشند.


2. تمدن(civilization): جامعه‌ي پيشرفته و سازمان‌يافته؛ جامعه، فرهنگ آن و شيوه‌ي زيست آن در يك زمان
الف. واژه‌ي «تمدن» كاربرد وسيعي دارد اما معناي واحد و معيني ندارد.
ب. آيا مفهوم آزادي در ذات تمدن غرب نهفته است؟
ج. ليبراليسم، بنيان تمدن غرب است.
3. حقوق مدني (civil law): نظام حقوقيِ رايج در كشورهاي قاره‌ي اروپا كه مبتني بر حقوق رم مي‌باشد.
الف. حقوق مدني، نظام حقوقي متمايز از حقوق عرفي مي‌باشد.
ب. حقوق مدني واژه‌اي است كه در مقابل حقوق عمومي نيز بكار مي‌رود.
ج. حقوق مدني برخلاف حقوق عرفي، در قالبِ نوعي حقوقِ نوشته اجرا مي‌شود.
4. تشكيل مستعمره دادن (colonize): برقراري مستعمره در يك منطقه؛ به مستعمره تبديل كردن
الف. هندوستان توسط بريتانياي كبير استعمار مي‌شد.
ب. كشورهاي غربي، بسياري از بخشهاي آفريقا را استعمار كردند.
ج. هم چين و هم كره، توسط ژاپن استعمار مي‌شدند.
5. حقوق عرفي (common law): نظامي حقوقي برآمده از عرفها و آراي صادره از سوي قضات
الف. حقوق عرفي را، نخستين مهاجران انگليسي به آمريكا آوردند.
ب. مستعمره‌نشين‌هاي انگليس، حقوق عرفيِ انگلستان را در استراليا و كانادا برقرار كردند.
ج. گفته مي‌شود حقوق عرفي، حقوق وضع شده توسط قاضي است.
6. معاصر (contemporary): جديد؛ در حال حاضر موجود؛ متعلق به زمان واحد
الف. فرايند تبديل جوامع سنتي به دنياي تكنولوژي معاصر، به مدرنيته معروف است.
ب. كفايت نمي‌كند كه دانشجويان حقوق فقط از تفسيرهاي معاصرِ متون حقوقي اطلاع داشته باشند.
ج. آموزش حقوق معاصر، تقريبا بر مهارت واحد استدلال حقوقي تمركز دارد.
7. پديدار شدن (emerge): به منصه‌ي ظهور رسيدن؛ ظاهر شدن
الف. چند حقيقت جديد راجع به جرم نمايان شد.
ب. معلوم شد كه نخست وزير رشوه گرفته بود.
ج. در طول تحقيقات، هيچ مدرك جديدي آشكار نشد.
8. اثر گذاشتن، نفوذ (influence): نيرو يا قدرتي كه در چيز ديگر يا كس ديگر اثر مي‌گذارد يا تغيير ايجاد مي‌كند؛ تحت تاثير قرار دادن
الف. بسياري از كشورها هنوز تحت نفوذ قدرتهاي بزرگ هستند.
ب. مذهب، يكي از عوامل موثر در رفتار خوب او در زندگي بوده است.
ج. تاثير گروههاي فشار بر فرايند قانونگذاري، با متفاوت شدن ساختار قدرت، تغيير مي‌كند.

بقيه در ادامه مطلب



:: بازدید از این مطلب : 427
|
امتیاز مطلب : 54
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : انجمن علمی فقه و حقوق خسروشهر

بي‌گمان در حوزه آيين‌دادرسي مدني با وجود حكومت قواعد آمره، عرصه جولان دادرس در مقام تعديل قواعد محكم و انعطاف‌ناپذير مزبور جهت پيشبرد و تحقق رسيدگي عادلانه محدود مي‌باشد. چه در قواعد و در جريان رسيدگي و نهايتاً صدور رأي اين عرصه وسعت بيشتر مي‌داشته و در دادرسي و قواعد شكلي آن، نظم دادرسي و فصل خصومت جايگاه والايي دارنده يكي از قواعد پذيرفته‌شده در عرصه دادرسي، قاعده اعتبار امر مختومه، مختوم يا امر قضاوت شده است. در خصوص شرايط اعمال اين قاعده و دامنه‌ي شمول آن در مباحث آيين‌دادرسي مدني و توسط مؤلفان اين عرصه تحقيق‌هايي صورت پذيرفته آن چه در اين مقاله موضوع بحث ماست اين است كه آيا گستره اعمال قاعده فقط منطوق و متن اصلي رأي را در بر مي‌گيرد يا اين كه اسباب موجهه حكم نيز مشمول قاعده فوق هستند. پاسخ به پرسش فوق متضمن دانستن اين نكته است كه (بعد از دانستن تعريف قاعده) مبناي قاعده را در حقوق ما بشناسيم و آن گاه با تكيه بر مقدمات مذكور ضابطه‌اي جهت تعيين اسبابي كه ممكن است داراي اعتبار امر قضاوت شده باشند ارائه دهيم. چه اظهار نظر صريح و يك جانبه بدون تحليل راه‌گشاي مناسبي جهت مشكل نخواهد بود.



:: بازدید از این مطلب : 232
|
امتیاز مطلب : 45
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 29 آبان 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد